Monday, September 12, 2005

امروز سرم حسابي گرم بود
كلي از وقتم رو صرف كشيدن طرحهاي مورد نظرم كردم و كلي مطالب مورد نيازم رو از تو اينترنت جستجو كردم ميتونم بگم امروز خيلي سريعتر و راحت تر گذشت البته بايد از هدفون و گوشي و موسيقي هم متشكرباشم كه خيلي هارو ساكت كرده بود اگه چيزي كشف ميشد تا آدمها رو سر جاي خودشون بشونه واقعا ديگه عالي بود نمي دونم چرا بعضي آدمها نميتونن سر جاي خودشون بشينن و سرشونو گرم كنن هي مثل كنه ميان به بقيه ميچسبن ديگران رو هم تو زحمت ميندازن
بگذريم امروز گذشت ولي فردا رو ديگه نمي دونم باچي ميتونم سرگرم بشم
اين از وضع شركتهاي ماست اونوقت ميگن چرا پيشرفت نمي كنيم
بابا تقصير خودمونه تقصير خودمون
حتي نميتونيم نيروهاي كاريمون رو ساماندهي كنيم و نميتونيم برنامه و كار تعريف كنيم و كارمندامون بايد از بيكاري سرشونو با كارهاي متفرقه گرم كنن اونوقت ميخوام همه چيمون هم عين كشورهاي پيشرفته باشه
به اين ميگن سوء مديريت نوين