Friday, June 14, 2002

من در اعتصابم
از امروز تصميم گرفتم كه تا وقتي كه حقوق بهم ندن كار نكنم هرچي مي خواد بشه چون ديگه تصميم ندارم بيشتر از اين اينجا كار كنم بمحض پيدا كردن كار از اين شركت ميرم واي ولي خودمونيم اعتصابم خيلي حال ميده ها
وقتي داشتم وبلاگ ها رو مي خوندم به يه لينك جديد بر خوردم كه تو ليست نبود كنجكاو شدم كه ببينم چيه يه وبلاگ جديد بود كه نويسندش خودشو دكتر سكسمعرفي كرده بود و تو اين وبلاگ مضالب و پيشنهادات پزشكي در موردي كه گفته شد داشت كه بنظر من اقدام خوبيه چون باعث بالا رفتن آگاهي ميشه

Monday, June 10, 2002

امروز واقعا اعصابم خورده الان 3 ماهه كه حقوق نگرفتم و هر روز هم مثل گاو دارم كار مي كنم مثل اينكه اينجا آدمها عقل و شعور ندارند هرچي كه مظلوم تر و آروم تر و كم ادعا تر باشي بيشتر ميزنند تو سرت من اين سه ماه حتي يكبار هم بروشون نياوردم كه حقوق نگرفتم گفتم حتما خودشون شعور دارند و ميفهمند ولي مثل اينكه اينطوري نمي شه هي ما هيچي نميگيم هي اونا خودشونو ميزنن به بي خيالي و كلي كار جديد ميريزن سرت امروز ديگه ميرم و هر طوري شده حقمو ازشون ميگيرم ديگم نمي زارم كسي هزم بيگاري بكشه
خوب بگذريم يكي از همكاران من خانمي حدودا سي ساله است كه خيلي هم آروم و مهربون و خوبه ولي از بد روزگار يه شوهر بد و ناتو داره كه حسابس اذيتش ميكنه اين خانم الان پنج ساله داره با اين آقا زندگي ميكنه و صبر كرده ولي ديگه طاقتش طاق شده و مي خواهد طلاق بگيره شوهر محترمه هم به هيچ طريقي راضي نمي شه مگر اينكه خانم مهريه خودشو كه 250 سكه است ببخشه اين خانم هم از بس خسته شده حتي به اين هم راضي شده ديرئز براي گرفتن طلاق توافقي رفته بودن محظر من هم دل تو دلم نبود كه زودتر برگرده و خبر آزاديشو بياره ولي وقتي كه اومد ديدم چشماش قرمزه و حسابي گريه كرده دليلشو ازش پرسيدم گفت هر كدوم از دو طرف بايد يك شاهد با خودشون بيارن از بد شانسي شاهد اين خانم يادش رفته بوده شناسنامشو بياره و دادگاه هم قبول نكرده اين خانم هم با اعصابي خورد اومده بود و هي گريه ميكرد بالاخره تونستم آرومش كنم و كفتم كه مهم نيست فردا ميرين
ولي وقتي مادر اين خانم زنگ زد مدتي با هم حرف زدن ديدم باز دوباره داره گريه ميكنه باز علتو پرسيدم گفت مادرم گفته اول استخاره كن اگه خوب اومد طلاق بگير من هم دو دل شدم
اينجا بود كه احساس كردم مغزم داره منفجر ميشه آخه ما تا كي بايد اينقدر سطحي فكر كنيم مگه ميشه براي موضوعي به اين مهمي شير يا خط انداخت پس فكرو شعور عقل آدم چي ميشه؟
در جواب تنها بهش گفتم مگه تو براي ازدواج با اين مرد استخاره نكرده بودي گفت چرا
گفتم مگه خوي نيومده بود گفت چرا
گفتم پس ميبيني كه همه اين حرفها چرته چون هيچ كه خوب نبود تازه خيلي خيلي هم بد بود پس برو با كمك عقلت تصميم نهايي تو بگير از هيچ چيز هم نترس
حالا اون رفته دوباره دادگاه تا ببينيم امروز ميتونه آزاديشو جشن بگيره يا نه

Sunday, June 09, 2002

واقعا چقدر براي ما انگيزه كاري وجود داره امروز كه اومدم سر كار و خواستم با رمز هميشگيم وارد اينترنت بشم ديدم كار نمي كنه وقتي پرسيدم گفتند كه از اين به بعد پيمانكارها نمي تونن به اينترنت وصل بشن اون لحظه خيلي خودم رو كنترل كردم كه چيزي بهشون نگم ولي داشتم از عصبانيت ميمردم الان با رمز يكي از دوستام اومدم بهر حال اونا هر كاري كنن من باز يه راهي پيدا ميكنم و تسليم نمي شم
خوب حالا برم سر ادامه صحبتهاي ديروزم:
بعد از توضيحاتي كه اون خانم راجع به برداشتشون از وضعيت جوانهاي ايراني ارائه دادن ازشون پرسيدم كه در مورد زنان ايران چطور فكر ميكنند جوابشون اين بود كه زنان و دختران ايراني با تحصيلاتي كه انجام دادن و با كمك وسايل ارتباط جمعي خيلي بيشتر از قبل با حقوقشون آشنا شدن اونها الان مثل زنان نسلهاي گذشته فكر نمي كنند بلكه فهميدند كه ارزش دارند ولي خوب متاسفانه براي بدست آوردن حقوقشون چندان تلاش نمي كنند مثلا هنگام ازدواج بجاي اينكه روي حقوق مهمتري تكيه كنند روي مهريه تكيه مي كنند و ميبينيم دخترهاي امروزي مهريه اي بسيار بيشتر از قديم طلب ميكنند كه اين موضوع بطور ناخودآگاه باعث تقويت اين سنت ميشه و هيچ كمكي هم به اونها در گرفتن حقشون نمي كنه همينطور كه ميبينيم اكثر اين دخترها هنگام طلاق مجبور ميشن كه مهريه بسيار بالاشونو ببخشند و ازش صرف نظر كنند
در موارد ديگه هم زنان ما متاسفانه فقط ظاهر رو گرفتن يعني از يك زن غربي كه آزادي داره و داراي حقوق مساوي با مرده فقط زنان ما ظاهر رو گرفتن اونهم نه از زنان تحصيل كرده و با شعور غربي كه اكثرا بسيار ساده هستد بلكه از خواننده ها و هنرپيشه هاي غربي
در صورتي كه زنان اگر بخوان به حقوقشون برسن بايد براش تلاش كنند و هزينه هاش رو هم پرداخت كنن مثل زنان غربي كه از رنسانس و بعد از اقلاب فرانسه در راه بدست آوردن حقوقشون تلاش كرده و هزينه دادن يعني براي كار وارد اجتماع شدن از بسياري از راحتي ها و تفريحاتشون گذشتن بار سنگين بزرگ كردن فرزند بدون پدر رو بدوش كشيدن و .....
پس بهتره زنان ما قبل از اينكه ظاهرشونو مثل اين ها بكنند به تلاش هاشون نگاه كنند و ازش درس بگيرند
اين خانم ادامه داد چيزي كه تو ايران خيلي توجه منو بخودش جال كرد هرس و ولع زياد قشري از زنان به خريد لوازم ماركدار بود چيزي كه تو غرب چندان رواج نداره جز در بين قشري خاص بعضي از زنان چنان در خريد ماركدارها افراط ميكنند كه حتي معموليترين چيزها هم بايد داراي مارك باشه و اصلا يه ديدي اينجا وجود داره كه هرچي لبلس يا كفش و يل ... گرانتر و مارك بالاتر باشه در عوض شخصيت فرد استفاده كننده از اون بالاتر و بيشتر كه اين هم جز عقب موندگي فكري و شخصيتي عاقبت ديگري نداره

چند روز پيش با يك خانم بسيار فهميده و تحصيل كرده كه تازه از فرانسه به ايران اومده بود صحبت ميكردم ازش در مورد اولين ديدش نسبت به جامعه ايران و جوانها سوال كرده پاسخش اين بود :
كه منظر ايشون جامعه ايران يم جامعه كديه يعني تيپ اجتماعي هر كس با كدي هاي كه نشون ميده مشخص ميشه ازش در اين مورد بيشتر سوال كردم گفت اول كه به ايران اومده بودم بطور كاملا تصادفي جلوي موهامو كوتاه كرده بودم و يك روسري نازك سرم كرده بودم و جلوي تالار وحدت منتظر دوستي بودم بعد مدتي احساس كردم كه يه پسر بسيار جوون داره بهم نگاه ميكنه و كمي بعد همون پسر اومد جلو و بهم پيشنهاداتي داد كه كاملا تعجب كرده بودم چرا وقتي كمي بيشتر فكر كردم بفميدم كه طرز لباس پوشيدم بدليل عدم آشنايي با محيط و علائمي كه از خودم نشون داده بود براي اون پسر اين تصور رو بوجود آورده بودم كه از يك تيپ خاص هستم
منظورشو فهميدم در ادامه گفت در ايران و كلا كشور هاي كه يونيفرميزه هستند نشون دادن تيپ اجتماعي بدليل هم شكلي خيلي سخته ولي جوانهاي ايراني با انتخاب مدل مانتو بلندي و كوتاهي و يا تنگي و گشادي و مدل روسري سر كردن و كوتاهي يا بلندي و تنگي و كشاده شلوار و نوع كفشي كه ميپوشن سعي ميكنن تيپ اجتماعيشونو نشون بدن
در ادامه ازش پسرسيدم كه چرا در ايران با اينكه موضوع حجاب وجود داره ولي باز ولع مردان ايراني نسبت به خارجي ها بيشتره جوابش اين بود كه مردهاي ايراني نسبت به زنها شرطي شدن يعني چون بجز گري صورت و چند تار مو و مچ دست و شايد هم جديدا ساعد يا مچ پا چيز ديگه اي از زنها در ملع عام نديدن همين موضوع باعث شده كه كنجكاوي و
ولعشون بيشتر بشه در صورتي كه در اروپا بدن يك زن براي يك مرد كاملا عاديه و چيز جديد و قابل توجهي نيست كه در هر كوي و برزن دلشونو ببره
در ظمن گفت كه غريزه جنسي رو به هيچ طريقي نميشه از بين برد اين كار به جاي اينكه اين غريزه رو كم كنه اونو بيشتر ميكنه چون وقتي به يك دختر بچه كه تا بحال به پسر بعنوان يك همبازي نگاه ميكرده بگي كه ديگه نبايد با پسر بازي كني و يا حجاب داشته باپي اولين عكس الملش اينه كه چرا و وقتي براش توضيح ميدي اين دختر بچه به نيروي زنانش پي ميبره و سعي ميكنه اونو امتحان كنه س روابط اونها از يك دوستي ساده و كودكانه يكباره به روابط مخفي مشكوك تبديا ميشه كه هر دو طرف سعي ميكنن به اختلافاتشون توجه كنن وهمش به اين موضوع فكر كنن
البته حرفهاي زياده با اين خانم زدم كه بقيه رو بدن مينويسم