Wednesday, September 11, 2002

فمينيزم يا وقتي زنها الكي شلوغش ميكنند
چند هفته پيش تو هفته نامه چلچراغ مطلبي خوندم با عنواني مشابه عنوان بالا مطلب خيلي جالبي بود توش علل و چگونگي پيدايش فمينيزم بررسي شده بود و از چند تا از زنان پيشرو در مبارزه براي احقاق حقوق زنان هم نام برده شده بود
اينطور برداشت كردم كه پايه گذاران مكتب فمينيزم در ابتدا هدفشون گرفتن حقوق اجتماعي - سياسي مساوي با مردان براي زنان بوده بتدريج نظريه افراطي برتري زنان درش داخل شده همين نظريه افراطي هم بنظر من اين مكتب رو تا حدودي غير منطقي كرده
مطلبي كه الان ميخوام بنويسم نظر كاملا شخصي خودمه فردا بهم حمله نكنيد كه كه چميدونم به زنان توهين شده و وقتي خود زنها اينطوري فكر كنند فلان ميشه و بهمان ميشه
هر چند كه من با لفظ سالاري و رياست و اينطور چيزها زياد موافق نيستم و اينطور فكر ميكنم كه دو تا آدم عاقل ميتونن با بحث و گفتگو و دلايل منطقي اختلافاتشون رو حل كنند و نيازي نيست كه حتما يكي چماق دستش بگيره و بزور به ديگري دستور بده ، ولي عقيده شخصيم اينه كه كنترل وتصميم گيري نهايي در امور خانوادگي در عين مشاركت طرفين بهتره كه بر عهده مرد باشه چون بنظر من زن سالاري به مراتب از مرد سالاري بدتره هرچند كه هردو تاش بده
اين شايد خيلي تلخ باشه ولي حقيت داره اكثر زنان ما در مواجهه با تمدن غرب و حتي فمينيزم فقط پوشش ظاهري رو بر ميدارن و اصل و محتوي رو ناديده ميگيرن ميتونم در اين زمينه صد تا مثال بزنم نمونش شكل ظاهري يا مده چرا همه ميگن مد پديده ايه كه مخصوص ايرانه تو غرب كه مد رو عرضه ميكنه مردم بدنبال مد نميرن (البته متاسفانه اين پديده تو نسل جديد مردهاي ايراني هم داره نفوذ ميكنه)
يا مثالهاي ديگه مثل افراط در خود آرايي و تجمل و حتي اداي خارجيها رو در آوردن در لهجه و نوع حرف زدن
اگه ما زنها جدا ميخوام حقوقمون رو بگيريم پس چرا اجازه ميديم موقع ازدواج برامون نرخ تايين كنن تازه سر زياد بودنش هم چونه ميزنيم مگه نه اينكه فكر ميكنيم هرچي مهريه بالاتر باشه ارزشمون هم باالاتره ، اگه ميگيد فقط براي حفظ يه سنت دينيه كه خوب با تعداد كم هم ميشه اين سنت رو حفظ كرد پس قضيه چيز ديگه ايه تو مايه هاي چشم و هم چشمي
ميدونيد ما از فمينيزم چي گرفتيم ، همين مهريه بالا يا ادعاهاي زياد و ناز ادا هاي مسخره و مهمتر از همه اينكه بايد تو خونه رييس بود و به مردها دستور داد و اصلا مردها چه حقي براي اظهار نظر دارن و هرچي ما ميگيم بايد گوش بدن و ......
ميدونيد از آزاديي كه تو غرب ميبينيم چي گرفتيم ، پوشيدن لباسهاي لخت و تنگ و باز به هر قيمتي حتي اگه هيكلمون عين خرس باشه يا آرايش زياد استفاده ازسي چهل قلم لوازم آرايش كه ساعتها جلوي آينه با اونها رو صورتمون نقاشي ميكنيم و تازه تو اين كار هم از مد بايد پيروي كرد هرچند كه ممكنه رنگ مات مد روز ، آدم رو شبيه ارواح فراري كنه ، ديگه اشتباه گرفتن كول بودن با جلف بودنه ، بهواي اينكه ميخوايم باحال باشيم بشكل حال بهم زني جلف ميشيم و ادا هاي احمقانه در مياريم يا بهواي كلاس و شيكي سيگار ميكشيم تا چيزي از زنهايي كه تو غرب سيگار ميكشن كم نداشته باشيم البته بخيال خودمون ، آخه چرا بايد زنهاي ما وقتي پاشون به يه كشور خارجي ميرسه به اعتراف مردهاي ايراني كثيفترين و سبكترين و خلاصه تابلوترين زنها باشن البته منظور من همه زنهاي ايراني نيست چون بين ما زنان با شعور و فهميده كم نيستند
نميدونم چرا اينطوريه ولي من اونقدر كه به زنها بي اعتمادم به مردها نيستم حرفهايي كه به يه دوست پسرم ميزنم و اعترافاتي كه ميكنم و مشكلاتي كه باهاش در ميون ميگذارم رو امكان نداره كه حتي به صميميترين دوست دخترم هم بزنم ترجيح ميدم با دوست هاي دخترم در عين صميميت يه فاصله اي رو حفظ كنم مگر دوستهاي قديميم كه خلوص نيتشون بهم ثابت شده
خوب خيلي زياد حرف زدم ولي دوست داشتم اينها بگم هرچند خودم هم دخترم

Monday, September 09, 2002

وقتي 5 تا دختر شلوغ گروه تشكيل ميدن
امروز بالاخره بعد از يك سال و نيم انتظار مفتخربه دريافت گواهي موفقت پايان تحصيلات كارشناسي گرديد چه افتخاري!
تو دانشگاه تيپها و قيافه ها خيلي عوض شده بود ديگه بندرت ميتونسم قيافه آشنايي رو ببينم ساختمان دانشگاه هم تغييراتي كرده بود جالبترين تغييرش اين بود كه اتاقي كه سابقا دم در ورودي محل استقرار گيشنيز خانمهاي محترمه بود تبديل به انباري يا يه چيزي مثل او شده بود همون اتاقي كه6 سال پيش توش اولين جرقه ايجاد يكي از شلوغ ترين و عجيب ترين و دردسر سازترين گروههاي دانشجويي زده شده بود
قضيه از اين قرار بود كه وقتي سال 75 براي بار دوم يا سوم رفتم دانشگاه به جرم بدحجابي توسط يك گيشنيز خانم چشم وزغي دستگير شدم و به اتاق كذايي برده شدم اونجا 4 تا دختر همسن و سال خودم رو ديدم كه بدلايل مشابه اونجا آورده شده بودند وقتي فهميدم كه اونها هم مثل خودم كامپوتر ميخونن اونم نرم افزار احساس نزديكي بيشتري باهاشون كردم ، همين برخورد اتفاقي باعث ايجاد يه دوستي محكم بين ما 5 نفر شد كه بعدها منجر به ايجاد گروهي شد كه گشنيز خانها از دستش يه لحظه راحت نبودن ، خوب معلومه ديگه وقتي آشنايي ما از حراست دانشگاه شروع بشه ديگه چه انتظاري ميشه داشت؟
اعضاي گروه ما حتي از نظر شكل ظاهري و طرز لباس پوشيدن هم مثل هم بودن ، همين هميشه باهم بودن و هم شكلي ظاهري باعث ميشد گشنيز خانمها هميشه در حال پيدا كردن دليلي براي دستگيري مجدد ما باشن
حتي يكبار يكيشون جلوي ما رو گرفت و گفت شماها عضو گروه رپ هستيد !!!!!!چون كه همتون كفش خارجي پوشيدين و فرق وسط هستيد يك ساعت تمام مجبور شديم براش توضيح بديم كه رپ گروه نيست يه سبك موسيقيه تا بالاخره از دستمون كلافه شد و رفت
وقتي سال دوم بوديم قرار گذاشته بوديم كه براي رو كم كني اين گيشنيز خانمها هم كه شده براي گرفتن مدركمون با روسري و كلي آرايش بريم دانشگاه
امروز طبق قراري كه با هم گذاشتيم هممون با روسري رفتيم دانشگاه بعد از اينكه به همه جاي دانشگاه سر زديم وقتي به اتاق سابقا حراست رسيديم بي اختيار زديم زير خنده
درسته كه يه دوره ديگه از زندگيمون تموم شد ولي مطمئنم كه ديوارهاي قديمي دانشگاه هيچ وقت ما و شيطنت هامون رو فراموش نميكنه

Sunday, September 08, 2002

در محضر استاد
در ادامه سلسله مباحث جانور شناسي امروز تصميم دارم يك جانور دوست داشتني و ماماني كه اكثر قريب به اتفاق زنها منجمله خودم با ديدنش غش و ضعف ميكنند رو معرفي كنم
اين جانور زيبا و با وقار در طرحها و رنگهاي بس شگرف ديده ميشه از اين موجود استثنايي بيشتر نمونه هايي با طيف رنگي قهوه ايي كم رنگ تا سياه سياه در طول تاريخ بيشتر ياد شده ، اين موجود داراي بدنيست زيبا و كشيده ( البته بعضي هاشون از پر خوري چاق شدن) دست و پاهايي بس ظريف و هنرمندانه با دو شاخك كه وقتي تكونشون ميده قلب آدم بيكباره فرو ميريزه و البته چشمهايي كه از وصفشون عاجزم
وقتي شب هنگام در تاريكي و سكوت شب آرام و با وقار از كنارت ميخرامه و طنازي ميكنه تنها كاري كه ميتوني بكني اينه كه به بلندترين حد ممكن فرياد بزني سووووووووووووووووووسك
يكي از مهمترين كمكهايي كه اين موجود به جامعه بشري كرده اينه كه باعث بوجود اومدن پديده اي بنام جيغ بنفش شده فكر ميكنم حوا اولين زني بوده كه با كمك سوسك تونسته جيغ بنفش رو كشف كنه و اونرو به عنوان اولين كشفيات مربوط به زنان در تاريخ ثبت كنه البته اگر من بخوام تمام محسنات اين جانور رو بشمارم ساعتها و شايد روزها طول ميكشه ولي فقط به عنوان يه نمونه ديگه بايد بگم كه نبايد نقش سوسكها رو در پر شدن جيبهاي سرمايه گذاران كارخانجات حشره كش سازي ناديده گرفت همين موجود كوچك سالانه براي بشريت ايجاد صدها هزار شغل ميكنه و نقش بسزايي در كاهش معضل بيكاري داره واقعا چي بگم از تو بخوام هرچي بگم كم گفتم بي تو از شادي و با تو همش از غم گفتم (البته با اجازه سرايندش)
ارادت خاص و خالصانه من نسبت به اين موجود ريشه در دوران كودكي داره ، وقتي كه روزي بنا به يك لج بازي وشيطنت بچگانه يا به زبان عاميانه خودمون (بخاطر رو كم كني)دو تا از پسرهاي فاميل در حاليكه جسد سوسكي رو كه تازه در گذشته بود از شاخك گرفته بودند دور تا دور حياط دنبالم دويدند ، البته بايد بگم كه اونروز من بخاطر اين بي احتراميي كه به قشر زحمت كش سوسكها شده بود تا تونستم جيغ زدم و گريه كردم و نتيجشم اين شد كه تا چند روز صدام در نمي اومد نا گفته نماند كه عاملين اين جنايت هولناك اونموقع بخاطر عمل ناجوانمردانشون و توهين به جامعه محترم سوسكها در دادگاه خانوادگي به اشد مجازات محكوم شدن ، ولي همين اتفاق بظاهر ساده باعث شد كه من هنوز هم كه هنوزه با ديدن اين موجودات سياه ماماني اقدام به استفاده از اولين كشف حوا بكنم و فرار رو بر قرار ترجيح بدم
مهمترين نتيجه اي كه از بحث امروزمون ميتونيم بگيريم اينه كه چون سوسكها موجودات شريف و زحمت كشي هستن و به جامعه بشريت خيلي خدمت كردن براي اينكه زحمات بي دريغشون در طول قرنها همزيستي نامسالمت آميزشون با انسانها به باد فنا نره تا جايي كه در توان هست از محصولات حشره كش براي راندن اين موجودات به اعماق زمين استفاده بشه تا خداي ناخواسته يك وقت بخاطر عدم توجه به اين موجودات مقدس بي احترامي صورت نگيره
ارادتمند استاد شيرين