Saturday, July 12, 2003

عدم تطبیق عینیت و ذهنیت
هفته اي که گذشت واقعا هفته شلوغ و پر حادثه اي بود از نامزدي گرفته تا کنسرت آريان و خراب شدن ترانس برق شرکت و سوختن يکي از سويچ هاي شبکه و به دنبالش يه بيکاري شيرين و دلچسب
و استراحت توام با اضافه کاري مفت و مجاني و تراژدي لاله و لادن و هيجده تير و سورپرايز تولد يکي از بچه ها و بالاخره فيلتر گذاري وبلاگهاي فارسي از طرف بعضي از سرور ها
واقعا که هفته پر هيجاني رو سپري کردم
ديروز داشتيم با بچه ها کتاب روانشناسي کمال رو مرور ميکرديم فصل انسان از خود فرا رونده که تجربيات و تئوري هاي روانشناسي به نام فرانکل رو بيان ميکنه
فرانکل يه روانپزشک يهودي اهل اتريش بوده که در زمان هيتلر به عنوان اسير به زندان آشويتس برده ميشه و بطور کاملا شانسي از بين کوره آدم سوزي و زندان به صف زنداني ها فرستاده ميشه ولي همه دوستان و اقوامش در کوره هاي آدم سوزي نازيها سوزانده ميشن ولي فرانکل به رقم همه نا ملايمات با اتکا به اين نکته که پاسخ مثبت به زندگي به رغم هر چه با آن روبرو شويم خواه رنج و خواه مرگ يک فرمان است تئوري خودش رو که لوگوتراپي يا معني درماني ناميده تکميل کرد
حالا معني چيه ؟
بعد اينکه ما کلي تو سر و کله هم زديم و بحث کرديم به اين نتيجه رسيديم که شايد معني همون هدف زندگي باشه و بي معنايي همون بي هدفي
نکته جالبي که تو اين بحث بهش برخورد کرديم عدم تطبيق عينيت و ذهنيت و در ازاش ايجاد حس بي هدفي و بي معنايي زندگي بود نکته اي که بنظر من خيلي خيلي مهمه
وقتي ما در مورد هدف يا آرزويي که داريم شناخت عيني و دقيقي نداشته باشيم ناگذير رو مياريم به خيال پردازي و رويا بافي که اين خيل پردازي باعث ايجاد ذهنيت غلطي در ما ميشه که گاهي شديا با عينيت و واقعيت در تناقضه همين تناقض و در واقع عدم ارضاي ذهني ما در رابطه با هدفمون هرچند هم که بهش برسيم باعث سرخوردگي و آشفتگي ما ميشه احساس پوچي و بي معنايي بهمون دست ميده
نمونه هاي زيادي براي اثبات اين موضوع وجود داره مثلا سرخوردگي بعد از ورود به دانشگاه که براي اکثريت مشتاقان علم و دانش موضوع رايجيه و يا عدم رضايت تز زندگي براي کساني که با وجو.د عشق و تلاش زياد از وطن و کش.رشون مهاجرت کردن و يا انواع افسردگي ها و دلزدگي هاي بعد از ازدواج و تولد فرزند و ...
من از اين بحث اين نتيجه اخلاقي رو گرفتم که چه خوبه که در مورد اهداف و ارزوهام عيني تر و واقعي تر فکر کنم و تا جايي که ميتونم افکارم رو از ساختن فانتزي ها و خيالهاي شيرين رها کنم که رسيدن به هدف برام بي معنايي به همراه نداشته باشه
شما هم امتحان کنيد به هر حال فرانکي بيچاره روانشناس بوده يه چيزي سرش ميشده



Friday, July 11, 2003

نمی دونم چه بلای سر وبلاگها اومده ولی چند روزه که به هیچ وجه نمی تونم وبلاگ خودم و دیگرانرو ببینم
خیلی جالبه مثال اینکه وبلاگها هم فیلتر شدن نمی دونم چی باید بگم ولی برای کوری چشم فیلتر کننده ها هم که شده من یکی که تصمیم دارم هر زوز بنوسم هر چند که خودم نتونم وبلاگم رو بخونم
هرکسی که در این مورد چیزی می دونه لطف کنه یه میل هم به من بزنه تا بیبینم چه خاکی باید تو سرمون بکنیم
همین الان یه موضوع مهمی رو کشف کردم اونهم اینکه سرورهای پارس آنلاین , کاوش و البرز تا بحال طبق بررسی های من وبلاگها بلاگ سپات و پرشین بلاگ رو فیلتر کردن نمی دونم این تصمیم از طرف خودشون بوده برای شیرین عسل بازی و بقول معروف پاچه خواری یا اینکه دستور بوده ولی سرورهای بی نام و نشون و در پیت هیچگونه فیلتری فعلا ندارن پینهادم به همه وبلاگ خونها اینه که دیگه از این سه ابرقدرت اینترنتی کارت نگیرن و برن دنبال کارتهای بی نام و نشان و عجیب غریب که هم ارزون ترند و هم آزاد تر