از بس تو این چند روزه تو آفتاب خوابیدم تقریبا میشه گفت که جزغاله شدم از فرق سرم تا نوک پام سوخته
صورتم هم پوسته پوسته شده حقمه تا من باشم زیاده روی نکنم
همیشه کارها وقتی انتظارش رو نداری یجوری پیش میره که میمونی واقعا جالبه
Yasaman's Weblog
Saturday, July 26, 2003
Thursday, July 24, 2003
آفتاب سوختگی و هزار دردسر
جاتون خالی امروز با یکی از بچه ها رفتیم استخر ( البته استخر که چه عرض کنم در حاشیه استخر)
از در که وارد شدیم یه لحظه حس کردم اومدیم سواحل آفتاب گیر جنوب فرانسه , اکثر بانوان ورزشکار که از حق نگذریم تقربا همگی از نظر قیافه و تیپ و هیکل از مادمازلهای فرانسوی چیزی کم که ندارن هیچ خیلی هم بهترن در محوطه کنار استخر مشغول آفتاب گرفتن بودن و توی اون استخر بزرگ بجز ده , بیست تا دختر بچه کم سن و سال و چند تا خانم مسن پرنده پر نمی زد (به این می گن روحیه ورزش کاری و تفریحات سالم حالا بگذریم که دقیقه به دقیقه یکی از این خانمهای آفتاب پرست از شدت گرما و برای رفع عطش یه سیگار روشن می کرد ژست کشیدنش رو میگرفت )
از اینها که بگذریم توی اون هوای گرم رفتن کردن تو آب خنک خیلی میچسبه همونطور که آفتاب گرفتن بعد از یک شنای طولانی ( راستش ما هرچی روغن به خودمون زدیم و هرچی تو آفتاب دراز کشیدیم نسوختیم که نسوختیم فقط یکم همچی بگی نگی برنزه شدیم که بازم جای شکرش باقیه)
به هر حال روز خوبی بود و از بس که بهمون خوش گذشت تصمیم گرفتیم فردا هم بریم باشد که فردا آفتاب عالم تاب بیش از امروز بر ما بتابد و به ما توفیق بنزه شدن عطا فرماید , آمین
Wednesday, July 23, 2003
تو این چند روزه سرم حسابی شلوغ بود یک دقیقه که وقت خالی پیدا میکردم و می شستم پشت کامپیوتر این فیلتر لعنتی نمی گذاشت وبلاگ ها رو ببینم و تو بنویسم
عجب بدبختیی شده ها
خوب الانم که نزدیک نیمه شبه و خوبیت نداره که آدم وبلاگ بنویسه فردا یه سوژه توپ از یه گوشه کناری گیر میارم و مفصلا در موردش می نویسم قول می دم حالا نه ببینید