امروز مي خوام در مورد ساده زيستي بنويسم
من ساده زيستي رو الان با توجه به شرايط راحت زيستي مي دونم ، يعني آدم طوري زندگي كنه كه راحت باشه و رضايت داشته باشه
بنظر من مهمترين فاكتور تو اين زمينه سطح درآمد و تو زندگيه
هركسي بسته به توان مالي كه داره بايد براي خودش يه زندگي راحت فراهم كنه حالا ميتونه زندگي راحت من با زندگي راحت بغل دستيم فرق داشته باشه چون سطح درآمدمون فرق داره ، مشكل وقتي پيش مياد كه آدمها سعي ميكنن بزور خودشون رو تو سطوح بالتر از خودشون جا بدن و سعي ميكنن مطابق استانداردهاي اون سطح زندگي كنن كه مسلما خيلي سخت ميشه چون بايد از يكسري از نيازهاشون براي ارضاي يكسري ديگه از نيازهاشون بگذرن ، مثلا خونشون رو بفروشن چون ميخوان يه خونه لوكستر تويه جاي گرون اجاره كنن يا اينكه از يكسري از نيازهاي اوليه زندگيشون بگذرن چون ميخوان لباسهاي آنچنانيو فلان مارك رو بپوشن
خوب اينكار منطقا اشتباهه چون اولا با تمام اين كارها نمي تونن هم سطح بالاتري ها بشن و دوما اينكه با اين كارشون از اونچيزي كه داشتن هم تنونستن لذت ببرن و مدام تو فشار عصبين
ولي نمي دونم واقع چرا خيلي از مردم تو ايران اين كار رو ميكنن من نمونش رو زياد ديدم مثلا براي برگزاري يك شب مراسم عروسي آنچناني ميلونها تومن پول از اين و اون قرض ميگيرن و يك عمر زير بار اين قرض ميمونن ، كه چي ؟
براي اينكه ميخوان تو يه سطح ديگه خودشون رو جا بزنن ، در واقع يجور فيلم بازي ميكنن ف فيلمي كه خيلي از تماشاچيهاش هم مثل خودشونن و ميدونن كه دارن يك فيلم غير واقعي رو نگاه ميكنن ولي چون خودش هم قبلا اين فيلم رو بازي كردن يا قصد دارن كه بازي كنن چيزي نميگن
البته من ساده زيستي رو با رياضت برابر نمي دونم
يعني اگه آم توان مالي رو داشته باشه بنظر من درست نيست كه ازش در جهت راحتي استفاده نكنه
من ساده زيستي رو الان با توجه به شرايط راحت زيستي مي دونم ، يعني آدم طوري زندگي كنه كه راحت باشه و رضايت داشته باشه
بنظر من مهمترين فاكتور تو اين زمينه سطح درآمد و تو زندگيه
هركسي بسته به توان مالي كه داره بايد براي خودش يه زندگي راحت فراهم كنه حالا ميتونه زندگي راحت من با زندگي راحت بغل دستيم فرق داشته باشه چون سطح درآمدمون فرق داره ، مشكل وقتي پيش مياد كه آدمها سعي ميكنن بزور خودشون رو تو سطوح بالتر از خودشون جا بدن و سعي ميكنن مطابق استانداردهاي اون سطح زندگي كنن كه مسلما خيلي سخت ميشه چون بايد از يكسري از نيازهاشون براي ارضاي يكسري ديگه از نيازهاشون بگذرن ، مثلا خونشون رو بفروشن چون ميخوان يه خونه لوكستر تويه جاي گرون اجاره كنن يا اينكه از يكسري از نيازهاي اوليه زندگيشون بگذرن چون ميخوان لباسهاي آنچنانيو فلان مارك رو بپوشن
خوب اينكار منطقا اشتباهه چون اولا با تمام اين كارها نمي تونن هم سطح بالاتري ها بشن و دوما اينكه با اين كارشون از اونچيزي كه داشتن هم تنونستن لذت ببرن و مدام تو فشار عصبين
ولي نمي دونم واقع چرا خيلي از مردم تو ايران اين كار رو ميكنن من نمونش رو زياد ديدم مثلا براي برگزاري يك شب مراسم عروسي آنچناني ميلونها تومن پول از اين و اون قرض ميگيرن و يك عمر زير بار اين قرض ميمونن ، كه چي ؟
براي اينكه ميخوان تو يه سطح ديگه خودشون رو جا بزنن ، در واقع يجور فيلم بازي ميكنن ف فيلمي كه خيلي از تماشاچيهاش هم مثل خودشونن و ميدونن كه دارن يك فيلم غير واقعي رو نگاه ميكنن ولي چون خودش هم قبلا اين فيلم رو بازي كردن يا قصد دارن كه بازي كنن چيزي نميگن
البته من ساده زيستي رو با رياضت برابر نمي دونم
يعني اگه آم توان مالي رو داشته باشه بنظر من درست نيست كه ازش در جهت راحتي استفاده نكنه
من فكر ميكنم جوامعي كه سنتي تر هستن تجملاتي تر هم هستند نمونش همين جامعه هند كه بخاطر حفظ ستنهاشون بايد تجملات زيادي داشته باشن همين سنتها و تجملات دست و پا گير راحتي رو از زندگيشون ميگيره و اونها رو درگير ظواهر ميكنه
تو جوامع امروزي غربي بين مردم عادي و قشر متوسط تجملات خيلي خيلي كمه سنتها هم خيلي خيلي كمرنگه كشوري مثل انگلستان كه مردمش سنتي ترن تجملات هم درش بيشتره
ايران هم يك كشور سنتي شايد يكي از دلايل تجملاتي بودن مردمش همين باشه
بنظر من نتها گاهي خيلي دست و پا گيرن باعث ميشن آدم بجاي اينكه براي خودش زندگي كنه براي ديگران زندگي كنه و نظر اونها براش مهم باشه اين دهن بيني آدم رو خيلي درمونده و خسته و عصبي ميكنه
تو جوامع امروزي غربي بين مردم عادي و قشر متوسط تجملات خيلي خيلي كمه سنتها هم خيلي خيلي كمرنگه كشوري مثل انگلستان كه مردمش سنتي ترن تجملات هم درش بيشتره
ايران هم يك كشور سنتي شايد يكي از دلايل تجملاتي بودن مردمش همين باشه
بنظر من نتها گاهي خيلي دست و پا گيرن باعث ميشن آدم بجاي اينكه براي خودش زندگي كنه براي ديگران زندگي كنه و نظر اونها براش مهم باشه اين دهن بيني آدم رو خيلي درمونده و خسته و عصبي ميكنه